قیام یمانی
قیام یَمانی یا قیام قَحْطانی از نشانههای ظهور، به قیام مردی از نسل امام حسین(ع)، از اهالی یمن اشاره دارد که پیش از ظهور امام مهدی(عج) رخ میدهد. بنابر گزارش روایات، قیام او با خروج سفیانی و قیام سید خراسانی همزمان خواهد شد.
دعوت مردم به سوی امام مهدی، درگیری با سفیانی و فتح روم و قسطنطنیه از جمله اقدامات یمانی معرفی شده و در روایات شروع قیام او را از یمن دانستهاند.
از قرن نخست قمری، افرادی از جمله عبدالرحمان بن محمد بن اشعث کندی که علیه حجاج بن یوسف ثقفی شورش کرد و احمد بن اسماعیل بصری معروف به احمد الحسن ادعا کردهاند که یمانی هستند.
شخصیتشناسی یمانی
یمانی، لقب فردی است که بنا بر روایات، پیش از ظهور امام زمان(عج) قیام میکند و مردم را به سوی وی دعوت میکند.
نام اصلی یمانی، در احادیث شیعه ذکر نشده است؛ اما او از نسل امام حسین(ع) و یا از نوادگان زید بن علی دانسته شده است. گفته شده در برخی منابع اهل سنت نام او جهجاه، حسن و یا حسین است. نویسنده کتاب «رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور» گفته است که اگر چه به نَسَب یمانی در روایات تصریح نشده، اما دلایل قطعی ثابت میکند که وی از اهل بیت و از نسل امام حسین(ع) است.
در روایتی از پیامبر اکرم(ص)، از یمانی با عنوان منصور یاد شده که یاریدهنده حضرت مهدی است. همچنین منابع اهل سنت، او را قحطانی و منصور یمانی نیز خواندهاند. قحطانی منسوب به شخصی به نام قحطان است که عربهای یمن نسبشان به او میرسد.
خروج یمانی از نشانه ظهور
- «قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الصَّيْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ؛
پیش از قیام قائم پنج نشانه خواهد بود که همگی از علامات محتوم است: یمانی و سفیانی و صیحه و کشتن نفس زکیه و فرو رفتن زمین در بیداء.»
تاریخ بایگانی، صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۶۵۰، ح۷.
در روایات، قیام یمانی از علائم ظهور معرفی شده است. بر پایه روایتی در کتاب کمالالدین شیخ صدوق، از امام صادق(ع)، قیام یمانی در کنار صیحه آسمانی، خروج سفیانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء از نشانههای قطعی ظهور معرفی شده است. به گفته برخی پژهشگران،۳۶ حدیث درباره قیام یمانی در منابع شیعه و سنی وجود دارد و در بیشتر این روایات، به حتمی بودن قیام یمانی به عنوان نشانه ظهور اشاره نشده و از روایات شیعی تنها در دو روایت، حتمیت آمده است. از اینرو برخی از محققان، در قطعی بودن قیام یمانی به عنوان نشانه ظهور تردید کردهاند و به این استناد کردهاند که در برخی از نسخههای این دو حدیث، قید حتمیت وجود ندارد و احتمال دادهاند که این قید از سوی راویان به حدیث اضافه شده است.
زمان و مکان
بنابر روایات، قیام یمانی همزمان با خروج سفیانی خواهد بود. بر پایه روایتی از امام باقر(ع) خروج سفیانی، یمانی و خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود. امام صادق(ع) در روایتی خروج سفیانی را در ماه رجب دانسته است. برخی با کنار هم گذاشتن این دو روایت، خروج یمانی را نیز در ماه رجب دانستهاند. برخی از نویسندگان، وقوع این رخدادها را در یک روز، کنایه از شدت پیوستگی قیام یمانی و خروج سفیانی با هم دانسته و معتقدند این امر منافاتی با وجود فاصله اندک میان آن دو ندارد.
همچنین در برخی منابع اهل سنت، روایاتی از فرود آمدن عیسی و خروج دجال در زمان او، و خروج او پس از مهدی وجود دارد. از نظر نویسندگان شیعی این روایات معتبر نیستند چرا که از معصوم صادر نشدهاند و نیز به دلیل آنکه روایتی که خروج او را پس از مهدی میداند، ناسازگار با احادیثی است که قیام یمانی را از نشانههای ظهور حضرت مهدی معرفی میکند.
قیام یمانی بنابر روایات از یمن خواهد بود. در روایات مربوط به قیام یمانی، به شهرهای صَنعا، عَدَن، کِنده و منطقه اَبین اشاره شده است. برخی معتقدند روایات مربوط به صنعا، مستفیض و از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده و اشاره به مرکزیت آن دارند.
اقدامات یمانی
در روایات به جزئیات قیام یمانی اشاره نشده اما برخی از اقدامات وی ذکر شده است؛ از جمله دعوت به حق، درگیری با سفیانی و فتح روم و قسطنطنیه.
- دعوت به حق؛ بر اساس روایتی از امام باقر(ع)، قیام یمانی بر حق دانسته شده و بر ضرورت پیوستن به قیام او تأکید شده است. برخی از نویسندگان مقصود از قیام به حق را دعوت به امامت تفسیر کردهاند. در روایتی از فردی به نام منصور نام برده شده که یاریدهنده حضرت مهدی است و ۷۰ هزار نفر حامی دارد. بر پایه روایتی هنگامی که یمانی قیام کند فروختن اسلحه حرام است.
- درگیری با سفیانی؛ برخی روایات از درگیری میان یمانی و سفیانی خبر میدهند؛ برای مثال کسی که چشم سفیانی را درمیآورد از صنعا خروج میکند، یا اولین کسی که با سفیانی میجنگد قحطانی است. روایات درباره نتیجه جنگ یمانی با سفیانی اختلاف دارند؛ برخی از پیروزی و برخی دیگر از شکست یمانی خبر میدهند. برخی از نویسندگان در توجیه اختلاف این روایات گفتهاند که هر کدام از روایات، از درگیری آن دو در زمان و مکان خاصی خبر میدهد. درباره صحیح بودن سند این روایات تردید شده است. بر پایه روایتی که ابن حماد، عالم اهل سنت در الفتن نقل کرده یمانی در مدینه به امام مهدی میپیوندد، سفیانی لشکری را به مدینه میفرستد، ولی آن دو از مدینه به سمت مکه خارج میشوند. لشکر سفیانی به دنبال آنان به سمت مکه حرکت میکند و در مکانی به نام بیداء در زمین فرو میرود.
- فتوحات؛ در برخی منابع اهل سنت، آمده است که یمانی قسطنطنیه و روم را فتح میکند. پرچمهای او و یارانش به رنگ سفید است. در منابع شیعی، فتح این مناطق به امام زمان نسبت داده شده است.
مدعیان یمانی
بر پایه روایتی، شیعیان از زمان امام صادق(ع) انتظار یمانی را میکشیدند. امام صادق، یمانی بودن فردی به نام «طالب حق» را به این دلیل رد کرد که یمانی دوستدار علی(ع) است ولی طالب حق از علی بیزاری میجوید. از قرن اول قمری افرادی خود را به عنوان یمانی معرفی کردهاند. از جمله:
- عبدالرحمن بن محمد بن اشعث (درگذشته ۸۵ق)، در زمان عبدالملک بن مروان، علیه حجاج بن یوسف ثقفی، حاکم عراق شورش کرد و خود را همان قحطانی نامید که اهل یمن انتظارش را میکشند. ابن اشعث پس از شکست از امویان به سیستان رفت و در آنجا از دنیا رفت.
- ابن فرس: بر اساس گزارش ابن خلدون، عبدالرحیم بن عبدالرحمان بن فرس از علمای قرن ششم و هفتم در آندلس بود. روزی در مجلس منصور سخن تندی بر زبان آورد. پس از آن مدتی مخفیانه زندگی کرد و هنگامی که منصور از دنیا رفت، ظاهر شد و ادعا کرد همان قحطانی است که پیامبر از آمدنش خبر داده است. سرانجام ناصر بن منصور سپاهی به سوی او فرستاد و ابن زید در این نبرد کشته شد.
- احمد بن اسماعیل بصری معروف به احمد الحسن، خود را یمانی معرفی میکند. او مدعی است که وظیفه زمینهسازی ظهور را بر عهده دارد و پس از امام زمان حکومت را به دست خواهد گرفت. کتاب «دعوة احمد الحسن بین الحق و الباطل» در ردّ ادعا و نقد باورهایش نوشته شده است.
همچنین از یزید بن ملهب و عبدالرحمان بن منصور (در زمان هشام بن حکم الموید بالله) به عنوان مدعی یمانی یاد شده است.
تکنگاری
کتاب «الیمانی رایة هدی» درباره قیام یمانی به زبان عربی نوشته شده است. نویسنده این کتاب، سید محمدعلی الحلو (متولد ۱۳۷۶ق)، عالم شیعه اهل عراق است. در این کتاب به مباحثی همچون نام و نسب یمانی، مکان و زمان قیام او پرداخته شده است. نویسنده، قیام یمانی را از علائم حتمی ظهور دانسته است.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۲۵۳-۲۵۲.
- ↑ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۲۵۵-۲۵۶؛ فتلاوی، رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور، ۱۴۲۰ق، ص۱۰۱.
- ↑ صدوق، کمالالدین، ج۱، ۱۳۹۵ق، ص۲۵۱.
- ↑ ابن طاووس، فلاح السائل،۱۴۰۶ق، ص۱۷۱.
- ↑ آیتی، «یمانی درفش هدایت»، ص۲۰.
- ↑ فتلاوی، رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور، ۱۴۲۰ق، ص۱۰۰.
- ↑ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۳۹-۴۰.
- ↑ ابن حماد، الفتن، دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلی بیضون، ص۷۵؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۲، ص۱۸۳.
- ↑ ابن حماد، الفتن، دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلی بیضون، ص۱۹۹.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۳۷۴.
- ↑ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۵۶.
- ↑ صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۶۵۰، ح۷.
- ↑ مهدویراد، «بررسی تطبیقی روایات یمانی از منظر فریقین»، ص۲۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به؛ صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۳۲۸، ج۲، ص۶۴۹، ح۱؛ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۲۵۳، ۲۵۲؛ لیثی، عیون الحکم و المواعظ، ۱۳۷۶ش، ص۲۴۴؛ ابن طاووس، فلاح السائل، ۱۴۰۶ق، ص۱۷۱.
- ↑ آیتی، «یمانی درفش هدایت»، ص۱۷.
- ↑ آیتی، «یمانی درفش هدایت»، ص۱۷-۱۹؛ مهدویراد، «بررسی تطبیقی روایات یمانی از منظر فریقین»، ص۲۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۱۰، ح۴۸۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۲۳۳.
- ↑ آیتی، «یمانی درفش هدایت»، ص۱۹.
- ↑ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۳۰۵؛ طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۴۴۷.
- ↑ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۲۵۵-۲۵۶.
- ↑ صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۶۵۰.
- ↑ آیتی، «یمانی درفش هدایت»، ص۲۶.
- ↑ آیتی، «یمانی درفش هدایت»، ص۲۶-۲۷.
- ↑ ابن حماد، الفتن، دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلی بیضون، ص۲۹۱.
- ↑ ابن حماد، الفتن، دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلی بیضون، ص۲۸۵؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۲، ص۱۸۴.
- ↑ آیتی، «یمانی درفش هدایت»، ص۳۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به؛ صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۳۲۸، ج۲، ص۶۴۹، ح۱؛ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۲۵۳، ۲۵۲؛ لیثی، عیون الحکم و المواعظ، ۱۳۷۶ش، ص۲۴۴؛ ابن طاووس، فلاح السائل، ۱۴۰۶ق، ص۱۷۱.
- ↑ صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۳۳۱؛ لیثی، عیون الحکم و المواعظ، ۱۳۷۶ش، ص۲۴۴.
- ↑ فتلاوی، رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور، ۱۴۲۰ق، ص۱۰۱.
- ↑ فتلاوی، رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور، ۱۴۲۰ق، ص۱۰۱.
- ↑ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۲۵۵-۲۵۶.
- ↑ مهدویراد، «بررسی تطبیقی روایات یمانی از منظر فریقین»، ص۵۲.
- ↑ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۳۹-۴۰.
- ↑ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۲۵۶.
- ↑ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۲۲۷.
- ↑ ازدی نیشابوری، مختصر اثبات الرجعه، ۱۴۱۳ق، ح۹، ص۲۶۱، به نقل از مهدویراد، «بررسی تطبیقی روایات یمانی از منظر فریقین»، ص۵۳؛ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۲۲۷.
- ↑ ازدی نیشابوری، مختصر اثبات الرجعه، ۱۴۱۳ق، ح۹، ص۲۶۱، به نقل از مهدویراد، «بررسی تطبیقی روایات یمانی از منظر فریقین»، ص۵۳.
- ↑ ابن حماد، الفتن، دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلی بیضون، ص۱۹۹.
- ↑ آیتی، «یمانی درفش هدایت»، ص۳۵.
- ↑ آیتی، «یمانی درفش هدایت»، ص۳۵؛ مهدویراد، «بررسی تطبیقی روایات یمانی از منظر فریقین»، ص۵۴.
- ↑ ابن حماد، الفتن، دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلی بیضون، ص۲۲۳.
- ↑ ابن حماد، الفتن، دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلی بیضون، ص۲۱۲.
- ↑ ابن حماد، الفتن، دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلی بیضون، ص۲۹۱.
- ↑ ابن حماد، الفتن، دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلی بیضون، ص۱۹۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۳۱۹.
- ↑ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۶۶۱.
- ↑ مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۷۲؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۲، ص۱۸۴.
- ↑ مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۷۳.
- ↑ ابن خلدون، دیوان المبتدأ و الخبر، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۳۳۶.
- ↑ یوسفیان، «بررسی برخی ادله روایی احمد بصری یمانی دروغین»، ص۶۳.
- ↑ یوسفیان، «بررسی برخی ادله روایی احمد بصری یمانی دروغین»، ص۶۳.
- ↑
- ↑ ابن خلدون، دیوان المبتدأ و الخبر، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۹۱.
- ↑ الحلو، الیمانی رایة هدی، ۱۴۲۵ق، ص۳۸.
- ↑
- قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الصَّيْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ.(صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۶۵۰، ح۷.)
- النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ الْيَمَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ كَفٌّ يَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ(نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۲۵۲.)
- ↑ طالب حق لقب عبدالله بن یحیی کندی از بزرگان خوارج بود که در سال ۱۲۹ق علیه امویان در یمن خروج کرد.(خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ۱۴۱۵ق، ص۲۵۰.)
منابع
- آیتی، نصرتالله، ، مجله مشرق موعود، شماره ۱، سال ۱۳۸۵ش.
- ابن حماد، نعیم بن حماد، ، تصحیح: مجدی بن منصور شوری، بیروت، دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلی بیضون، بیتا.
- ابن خلدون، عبد الرحمان بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الاکبر، تحقیق: خلیل شحادة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
- ابن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل و نجاح المسائل، قم، بوستان کتاب، ۱۴۰۶ق.
- ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، تصحیح احمد فارس، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
- ازدی نیشابوری، فضل بن شاذان، مختصر اثبات الرجعه، ترجمه: میرلوحی، تحقیق باسم الهاشمی، بیروت، دار الکرم، ۱۴۱۳ق.
- الحلو، سید محمدعلی، الیمانی رأیة هدی، نجف، مرکز الدراسات التخصصیه فی الامام المهدی، ۱۴۲۵ق.
- خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، تحقیق: فواز، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۹۹۵م/۱۴۱۵ق.
- صدوق، محمد بن علی، کمالالدین و تمام النعمه، تصحبح علیاکبر غفاری، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق.
- طوسی، محمد بن حسن، الامالی، تصحیح مؤسسه البعثة، قم، دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
- طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة للحجة، تصحیح عبادالله تهرانی و علی احمد ناصح، قم، دار المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق.
- فتلاوی، مهدی، رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور، بیروت، دار المحجه البیضاء، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م.
- فخر رازی، محمد بن عمر، المحصول، تحقیق طه جابر فیضا العلوانی، مؤسسه الرساله، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح: علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
- لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، تصحیح: حسین حسنی بیرجندی، قم، دار الحدیث، ۱۳۷۶ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، تصحیح: عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره، دار الصاوی، بیتا.
- مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا.
- مهدویراد، محمدعلی و دیگران، ، در مجله حدیثپژوهی، پاییز و زمستان ۱۳۹۳ش.
- نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، تصحیح: علی اکبر غفاری، نشر صدوق، تهران، ۱۳۹۷ق.
- یوسفیان، مهدی و محمد شهبازیان، «»، در مجله مشرق موعود، شماره۲۷، پاییز ۱۳۹۲ش.